ما زنها

ما زنها

رسم خوبی داریم

زمانه که سخت میگیرد شروع میکنیم

به کوتاه کردن

موها،

ناخن ها،

حرف ها،

رابطه ها...

هر کس

هر کس به جز تو رو انکار میکنم

من عاشق توام اقرار میکنم...

زندگی

با زندگیت لج نکن

دنیا منت هیچ احدی رو نمیکشه

روزها

این روزها دیگر تعداد موهای سفیدم را نمیدانم...

هر شب...

تختی که هر شب با یاد کسی روش بخوابی

تخت نیست که "تابوته"

کینه

کینه ای نیستم

ولی آلزایمرم ندرام

معادله

شده ام معادله چند مجهولی

این روزا هیچ کس از هیچ راهی

مرا نمیفهمد...

عشق...

عشق...

احساس...

عاطفه...

همه رو قیچی کردم!

کجای

کجای زندگیمی تو که من میگردمو تو نیستی

احساست

جایی که عقلت تونست جلو احساستو بگیره...

بدون دیگه دلت خستس...